عفت از دیدگاه قرآن

عفت از دیدگاه قرآن

عفت از نظر لغوی به معنی پاکدامنی و کنترل خود از آنچه حرام است ، می باشد .

انواع عفت

۱-  عفت پوششی یا عفت در لباس            ۲- عفت گویشی یا گفتاری     ۳- عفت منشی یا رفتاری

 

عفت پوششی

در قرآن  بر وجوب پوشش مرد و زن تأکید شده است امّا تأکید بیشتر بر پوشش زن است که هدف از آن را بیان خواهیم کرد .

حجاب

حجاب در قرآن به معنی پوشش زن نیست  و این کلمه را فقها ابتداع کرده اند و به معنی مانع در مقابل چیزی مضر و مخرب است .

انواع پوشش یا حجاب

در قرآن از دو نوع پوشش یاد شده است

۱-  خمور : خمور جمع خمار است و در لغت به معنی پوششی است که زن سر و گردن خود را با آن می پوشاند پس هر چیزی که سر و گردن را بپوشاند در حکم خمار است .

خداوند متعال در آیه ۳۱ سوره نور در این باره می فرماید :

وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ… ( ای پیغمبر ! ) به زنانن مؤمن بگو : چشمان خود را ( از نامحرمان )  فرو گیرند ( و چشم چرانی نکنند )  و عورتهای خویشتن را ( با پوشاندن و دوری از روابط نامشروع ) مصون دارند و زینت خود را ( همچون سر ، سینه ، بازو ، ساق ، گردن ، خلخال ، گردن بند و بازوبند ) نمایان نسازند مگر آن مقدار ( از دستها و چهره  و انگشتر و …) که طبیعتاً آشکار می شود . و  روسریهای خود را بر گریبانها  فرو اندازند ( تا گردن و سینه در معرض دید مردم قرار  نگیرد ) .

۲- جلباب : جلباب اضافه بر خمار است و هر پوششی را شامل می شود  که  سر و سینه زن را بپوشاند . به معنای امروزی مقنعه هایی است که تا آرنج را بپوشاند . جلباب ، چادر نیست  معادل چادر ، رداء است ، جلباب از چادر کوتاهتر و از خمار بلندتر است . در قرآن فقط از این دو نوع پوشش یاد شده است .

خداوند متعال در آیه ۵۹ سوره احزاب در این باره  می فرماید :          يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْني‏ أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُؤْذَيْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحيما   ای پیغمبر به همسران و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که مقنعه های خود را بر خویشتن فرو افکنند تا اینکه ( از زنان هرزه ) باز شناخته شوند و در نتیجه مورد آزار و اذیت ( اوباش ) قرار نگیرند  و خداوند پیوسته آمرزنده و مهربان بوده و هست .

 

پوشش زنان در عصر پیامبر (ص)

زنان در عصر جاهلی ، همانند زنان امروز آرایش و خودآرایی می کردند و معمولاً پیراهن بلندی می پوشیدند که تا مچ دست و پا را می پوشاند و در خانه ها خمار و در بیرون از خانه جلباب می پوشیدند  امّا خمار را در پشت سر می بستند و جلباب را باز می گذاشتند و سر و گردن آنها نمایان بود  لذا امر به رها کردن خمار و نزدیک خود نمودن جلباب شده تا گردن و سینه زن را بپوشانند  و  سایر اعضاء بدن زن پوشیده بوده و آشکار نبوده است و لزومی هم به بحث پیرامون آن نبوده است . فقط زنان فاحشه و کنیزان پوشش مناسب  نداشته اند .

فلسفه و حکمت حجاب

فلسفه حجاب در اصل به منظور مراعات کردن حقوق زن است نه محدود کردن و اذیت نمودن او و هم چنین دفع فتنه جنسی است . پس فلسفه پوشش زن حفظ امنیت زن و حفظ سلامت اجتماع است .  چنانکه قرآن هم اشاره نموده تا زنان مؤمنه شناخته شوند و مورد آزار و اذیت افراد ناباب قرار نگیرند

همچنانکه در باره حجاب پیرزنان آمده است  وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتي‏ لا يَرْجُونَ نِکاحاً فَلَيْسَ عَلَيْهِنَّ جُناحٌ أَنْ يَضَعْنَ ثِيابَهُنَّ غَيْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزينَةٍ وَ أَنْ يَسْتَعْفِفْنَ خَيْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ    و زنان از کار افتاده ای ( که در اثر پیری جاذبه جنسی را از دست داده اند ) و میل به ازدواج ( با مردان و نیز مردان رغبت به ازدواج با آنان را ) ندارند اگر لباسهای ( حفظ حجاب ) خود را از تن به در آورند گناهی بر آنان نیست  در صورتی که آنان ( خودآرایی و آرایش نکرده ) و زینت خود را نشان ندهند با این وجود اگر عفت را رعایت کنند ( و خویشتن را بپوشانند ) برای ایشان بهتر است و خداوند شنوای دانا است .

قواعد ، زنانی هستند علاوه بر اینکه یائسه شده اند تا اندازه ای هم پیر شده اند که کسی تمایل به ازدواج با آنها را ندارد . اینان به شرطی که آرایش ننمایند و زینت خود را آشکار نکنند اگر از پوشش خود بکاهند ایرادی ندارد با این وجود اگر آنها هم حجاب را کامل رعایت نمایند برای آنها بهتر است و دو فایده دارد :

۱-  نمایاندن شخصیت محترم خود به دیگران و عدم نمایاندن زینت خود به هر کسی .

۲-  معمولاً در جامعه سالم مرد تمایلی به ازدواج با پیر زنان ندارد امّا در جامعه ناسالم در صورت عدم  رعایت حجاب توسط زنان پیر ، امنیت آنها ( پیرزنان ) از سوی مردان بیمار جنسی  همچنان در معرض تهدید خواهد بود . لذا رعایت حجاب باعث تأمین امنیت آنها هم خواهد شد .

مضرات خودآرایی و خود نمایی زنان

در قالب مثالی به تشریح مضرات خود آرایی و خود نمایی زنان می پردازیم. اگر شما در جایی برای شام یا ناهار دعوت باشید وقتی که در سرِ سفره حاضر می شوید اگر ببینید یک نوع غذا برای مهمانی شما تدارک دیده شده است ، تنها نیازی که در آن لحظه در درون شما فعال می شود ، نیاز به سیر شدن است . امّا اگر سفره رنگین و چندین نوع غذا و دسر و سالاد بر روی سفر باشد ، برای یک لحظه نیاز به سیری فراموش می شود چون یقین دارید غذا فراوان است و قطعاً سیر می شوی لذا آن نیاز ( نیاز به سیری ) خاموش می شود و نیاز دوّم که تا حال موجود نبوده خود  را می نمایاند آن هم نیاز به تنوع طلبی و دغدغه فرد بر اینکه چگونه شکم خود را مدیریت نمایند تا از هر نوع غذایی بخورد ….

نفس بشر بدین گونه است اگر شرایط فراهم نباشد به یک نوع غذا قناعت می کند ولیکن اگر چنین شرایطی هم فراهم شود در او تمایل به تنوع طلبی ایجاد می شود . غریزه جنسی هم دقیقاً در جامعه چنین عمل می کند .

اگر مرد در جامعه ای زندگی کند که زنان کمتر از خانه بیرون بیایند و هنگام بیرون آمدن هم خودآرایی ننماید و همچون همسر آن مرد باشند و همسرش هم او را از نظر جنسی تأمین کند ، مرد به دنبال چشم چرانی نخواهد بود و تمایل به ازدواج با زن دوّم و سوّم در او ایجاد نخواهد شد و نه به دنبال زن دیگری می رود ، همچون مثال غذا .  امّا اگر مرد در جامعه ای همچون جوامع امروزی زندگی کند که زنان با انواع آرایش و پوشش و مد و تیپ و شکل و قیافه خودنمایی کنند حتّی با وجود کنترل نگاه و نظر از سوی مرد ، دیدن آنها اجتناب ناپذیر خواهد بود و لذا حس تنوع طلبی نسبت به زنان مختلف ( همچون سفره رنگین ) در او فعال می شود ، چنانچه اگر زنِ خودش هم حوری بهشتی باشد به زنان دیگر تمایل پیدا می کند و می خواهد آنها را هم تجربه کند . براستی زنان امروز در این باره بسیار مقصرند …. با این وجود بر مؤمن لازم است بنا به دستور قرآن عمل کند و نگاه خود را کنترل نماید ..

و امّا مضرات خود آرایی و خود نمایی زنان

۱- قرار دادن خویشتن در معرض آزار و اذیت جنسی مردان

فاسد و ناباب

۲- گرفتار نمودن مردان به تنوع طلبی جنسی

۳- کثرت رابطه جنسی مرد با زنان مختلف که سرانجام منجر به عدم ارضای جنسی مرد از سوی زنان شده و در واقع سیر شدن او از زنان و عدم تحریک او حتّی با دیدن زنان برهنه  می شود و در نتیجه گرایش  به همجنس گرایی در او ایجاد می گردد .

۴-  چنین شخصی بعد از مدتی از همجنس گرایی و ارتباط جنسی با مردان سیر شده و به مرحله ای می رسد که این کار هم او را ارضا نمی نماید و از آنجائیکه غریزه جنسی آدمی افسار گسیخته است و اگر به حال خود رها شود انواع      شیوه های مختلف ارضای جنسی را ابداع می نماید لذا بعد از این مرحله با حیوانات ارتباط جنسی برقرار می کند و بعد از این مرحله هم شاید ده ها مدل و شیوه جدید دیگر را تجربه می نماید  … نهایتاً به مرحله ای می رسد که  آن شخص دیگر از طریق روابط جنسی ارضا نمی شود و فقط با خوردن مدفوع و ادرار حیوان یا انسان از لحاظ جنسی ارضا  می شود  ببینید انسان تا چه حد پست می شود …

۵-  بد حجابی زنان ، این همه اختلال روانی ، تنوع طلبی افسار گسیخته در مردان و فساد  فراگیر  را در جامعه  رقم   می زند . در این میان زنان هم سالم از معرکه بیرون نمی روند چون مردان تمایلی نسبت به زنان ندارند لذا  زنان هم برای ارضای غریزه جنسی خود ناچارند به همجنس گرایی پناه ببرند و به سرنوشت مردان گرفتار می شوند .

۶- نظام خانواده به شدت صدمه می بیند . امروزه در دیار غرب با وجود دادن امتیازاتی هم ، کسی حاضر به ازدواج و تشکیل خانواده نیست چون احساس نیاز به خانواده از طُرق دیگر ارضا می شود ، نابودی نظام خانواده ، نابودی جامعه و تمدن را بدنبال دارد .

((  راستی اگر زنان خودآرا و خودنما بدانند که بد حجابی  آنها  چنین آفتی را برای افراد و جوامع  بدنبال دارد ممکن است از این عمل شنیع و قبیح دست بردارند )) .

 

ویژگیهای پوشش سالم

۱- پوششی سالم است که تمامی عورت را بپوشاند . پیامبر (ص) خطاب به اسماء فرمود : برای دختری که به سن حیض برسد جایز نیست غیر از صورت و دو دستش نمایان باشد .

۲- پوشش بایستی تنگ و بدن نما نباشد و  بایستی  برجستگی های بدن را بپوشاند همچنانکه جلباب ( مقنعه های بلند ) برجستگی های سینه را می پوشاند .

۳- پوشش متناسب با مجلس باشد و جلب کننده نباشد .

عفت گویشی با گفتاری

خداوند متعال در آیه ۳۲ و ۳۳ سوره احزاب  خطاب به زنان پیامبر (ص) و در ضمن آن به هر زن مؤمنی می فرماید : يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً    وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي‏ وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتينَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ …

ای زنان پیامبر شما مثل هیچ یک از زنان دیگر نیستید اگر می خواهید پرهیزکار باشید ( به گونه هوس انگیز ) صدا ر ا نرم و نازک نکنید که بیماردلان چشم طمع به شما بدوزند و بلکه شایسته و برازنده سخن بگوئید .  و در خانه های خود بمانید و همچون جاهلیت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید ( و اندام و زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید ) و نماز بر پا دارید و زکات را بپردازید و از خدا و پیامبرش اطاعت نمائید .

در این خطاب در ارتباط با نحوه  سخن گفتن زنان  با مردان چند نکته قابل توجه است :

۱-  بایستی زن در جمع مردان با ناز و نازکی صدا سخن نگوید و کیفیت و لحن صدای او طوری باشد که در دل هیچ مردی خطوره ای ایجاد نشود و تا مردان بیمار دل در او طمع نکنند

۲- بایستی سخن گفتن زن در جمع مردان  در حد ضرورت باشد و در هر موردی با مردان نامحرم سخن نگوید و منظور از « قولاً معروفا » سخن متناسب با مکان و مجلس و کمیت سخن است .

۳-  در این خطاب به صورت غیر مستقیم « فی قلبه مرض » ، خطاب هم متوجه مردان است . در صورتی که مرد سالم و دل پاک و اهل تقوی باشد ، اگر زن هم رعایت نکند و با ناز سخن بگوید مشکلی برای او پیش نخواهد آمد .

بنابراین اگر زن در سخن گفتن کمیت و کیفیت سخن را رعایت نکند ، عفت در گفتار ندارد و بایستی در اندیشه اصلاح

خویشتن باشد .

 

عفت منشی یا رفتاری

در آیات ۳۰ و ۳۱ سوره نور و آیه ۳۳ سوره احزاب به عفت رفتار اشاره شده است . قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکي‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ   ( ای پیغمبر ! ) به مردان مؤمن بگو : چشمان خود را ( از نگاه و نظر به نامحرم )  فرو گیرند و عورتهای خویشتن را ( با پوشاندن و دوری از روابط نامشروع ) مصون دارند این برایشان بهتر و محترمانه تر است بی گمان خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است .

وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلي‏ جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ …وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ …  ( ای پیغمبر ! ) به زنانن مؤمن بگو : چشمان خود را ( از نامحرمان )  فرو گیرند ( و چشم چرانی نکنند )  و عورتهای خویشتن را ( با پوشاندن و دوری از روابط نامشروع ) مصون دارند  و زینت خود را ( همچون سر ، سینه ، بازو ، ساق ، گزدن ، خلخال ، گردن بند و بازوبند ) نمایان نسازند مگر آن مقدار ( از دستها و چهره  و انگشتر و …) که طبیعتاً آشکار   می شود . و  روسریهای خود را بر گریبانها  فرو اندازند ( تا گردن و سینه در معرض دید مردم قرار  نگیرد ) . …. و پاهای خود را ( هنگام راه رفتن به زمین ) نزنند تا زینتی که پنهانش می دارند ( جلب توجه کند و صدای خلخال پاهایشان به گوش مردم برسد و ) دانسته شود ….

وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولي‏ …  و در خانه های خود بمانید و همچون جاهلیت پیشین در میان مردم ظاهر نشوید و خودنمایی نکنید ( و اندام و زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید )

در این آیات در ارتباط با نحوه  رفتار زنان  با مردان چند نکته قابل توجه است :

۱-  غض ، یعنی کم کردن نگاه و در حد ضرورت نگاه کردن است و در صورت عدم ضرورت، نگاه خود را کنترل کرده و سر را پایین بیندازد و از خیره شدن به وی بپرهیزد .

۲- در امر حفظ فروج ( پاکدامنی ) ابتدا به مرد امر می کند سپس خطاب متوجه زن می شود چون هم کنترل نگاه و هم کنترل غریزه جنسی بر مرد سخت تر است

۳- قرن ، در آیه ( وقرن فی بیوتکنّ ) از مقارنه گرفته شده و به  معنی نزدیک بودن دو چیز است و منظور از آن این است که زن بایستی بیشتر به خانه و محیط خانه اش انس بگیرد نه بیرون از خانه ، و بدون ضرورت  و داشتن کاری از خانه بیرون نیاید و در خیابانها پرسه نزند . اوّلین وظیفه زن انجام امورات خانه و رسیدگی به امور فرزندان است و اولویت بعدی مفید بودن برای جامعه است .

۴- منظور از  ( ولا تبرجنَ ) این است ، هنگامی که زن مؤمن از خانه بیرون می آید مانند زنان جاهلی با پوشش و      آرایش های آنچنانی و خودآرایی و خودنمایی بیرون نیاید  و مانند طاووس با پر های گشوده ، جلب کننده توجه دیگران نباشد .

۵- زن در محیط مردانه علاوه بر رعایت پوشش و عفت گفتاری بایستی در رفت و آمد ها و حرکات و نشست و برخاست ها ، عفت رفتاری را رعایت نماید و با رفتار خود باعث جلب توجه مردان نشود .

در باب عفت رفتاری مخاطب هم مرد است و هم زن و در باب عفت پوشش و گفتار خطاب بیشتر متوجه زن است  و بیمار دلی هم متوجه مردان است .

 

امام ابن قیّم در باره رابطه بین نگاه و حفظ فروج چهار مرحله قایل شده است :

۱-  نظرات :  چشم چرانی نقطه شروع رابطه نامشروع است اگر نگاه به نامحرم کنترل شود مشکلی پیش نمی آید امّا اگرکنترل نشود ، شخص یک گام دیگر بسوی گناه پیش خواهد رفت .

۲- خطورات : در اثر نگاه و نظر ، خطورات و وسوسه ها در دل ایجاد می شود و شکل و قیافه ، چشم و ابرو و زیبائیها و نحوه سخن گرفتن وی ، برایش تبدیل به خاطره می شود و بارها از آن یاد می کند و همین امر موجب می شود گام دیگر به جلو بردارد .

۳- لحظات : خطورات و یادکردن ها ، آرزوی لحظاتی با او بودن  را در دل شخص ایجاد می کند و بدنبال آن است که به هر طریق ممکن ، در پی آن است که لحظاتی با وی بودن را فراهم کند لذا در قالب بحث کردن علمی ، عقلی و چه بسا شرعی با او ، لحظه آفرینی می کند .

۴- خطوات : لحظات جذاب زمینه خطوات شیطانی و گامهایی می شود به سمت رابطه نامشروع ، و سرانجام مرتکب رابطه نامشروع می شوند . جالب اینجاست بعد از ارتکاب رابطه نامشروع بلافاصله ندامت و پشیمانی و عذاب وجدان به سراغ آنها می آید و این عمل قبیح به شدت آنها را آزار می دهد . چون شیطان تا لحظه ارتکاب عمل در کنار آنها بوده و این رابطه را چنان برایشان آراسته و مزین ساخته که بدون اختیار جذب آن شده اند . شیطان کار خود را کرده و دام فریب و تشویقات و وسوسه و تزئینات را  برداشته و می رود تا در جایی دیگر بگستراند و فطرت آنها به حالت طبیعی خود بر می گردد  آنها می مانند و احساس قباحت عمل و عذاب وجدانی که لحظه ای آنها را رها نمی کند و دچار یأس و ناامیدی         می شوند…

امنیت زن مسلمان و سلامت جامعه در گروِ سه عفت پوششی ، گویشی و منشی است و نا امنی و فساد فرد و اجتماع هم در گروِ عدم پای بندی و رعایت نکردن عفت از سوی زنان است . و زنان در این رابطه نقش سرنوشت ساز دارند ….

 

خلاصه سخنرانی خانم دکتر ژیلا مراد پور

در جمع مربیان قرآن