جهان بینی دینی و غیر دینی ( بخش نخست )

بسم الله الرحمن الرحيم

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ الصَّلاَةُ وَ السَّلاَمُ عَلَي نَبِيِّنَا مُحَمَّدٍ وَ عَلَي آلِهِ وَ اَصحَابِهِ وَ اَتبَاعِهِ اَجمَعِين….

 

 

چشم دل بگشا جهان بینی       آنچه نادیدنی است آن بینی

 

خدا ، انسان و جهان ، از جمله اموراتی هستند که در طول تاریخ فکر اندیشمندان و فیلسوفان را به خود مشغول ساخته و هریک به فراخور علم و دانش و تجربة خود چیزهایی گفته و     رفته اند ، غافل از اینکه طوفانی بزرگ و ویرانگر در کالبد جهان دمیده اند و ندانسته طرح و نقشة  مکاتبی را ریخته اند که خود هم چیزی از آن نمی دانستند.  و  …

ما در این رساله درپی آن هستیم که به صورت مختصر و به طور کلی دیدگاه انواع جهان بینی های موجود را در مورد ( خدا ، انسان و جهان ) بیان و سپس نقد و بررسی  نماییم . امید است مقید واقع شده و ما را مشمول دعای خیر خود قرار داده و اشتباهات را هدیه نمایید .

 

جهان بینی چیست ؟

جهان بینی ، دیدگاه کلی انسان نسبت به سه چیز است :

۲ ـ  دیدگاه انسان نسبت به خدا

۲ـ  دیدگاه انسان نسبت به جهان هستی و پدیده های آن

۳ ـ  دیدگاه انسان نسبت به خود انسان و ارتباط او با خدا و جهان هستی و پدیده های آن .

 

انواع جهان بینی

به صورت کلی جهان بینی به دو دسته تقسسم می شوند :

 

۱ ـ  جهان بینی دینی یا الهی

۲ـ جهان بینی غیر دینی یا انسانی

 

منظور از جهان بینی دینی چیست ؟

 

جهان بینی دینی ،  نوعی جهان بینی است که با توجه به اعتقادات دینی و پیام های آسمانی و وحی دیدگاه خود را در مورد خدا ، انسان ، و جهان بیان می دارد . ادیان آسمانی همچون یهودیت ، مسیحیت ، اسلام و سایر ادیان تحریف شده .

با توجه به اینکه دین اسلام کامل ترین دین و بدور از هرگونه تحریف می باشد از بیان دیدگاه سایر ادیان صرف نظر کرده و به بیان دیدگاه اسلام نسبت به موارد سه گانة فوق بسنده می نمائیم .

 

منظور از جهان بینی غیر دینی چیست ؟

 

جهان بینی غیر دینی که به سکولار و لائیک شهرت دارند  ، جهان بینی است که دیدگاه خود را بدون توجه به اعتقادات دینی و پیام های آسمانی بیان می دارد . مانند مکتب سوسیالیسم و لیبرالیسم ، و… که ما هم از میان جهان بینی های غیر دینی یا سکولار به بیان دو دیدگاه سوسیالیسم و لیبرالیسم بسنده         می نمائیم ، چون در واقع سایر مکاتب سکولار به نوعی برگرفته و یا زیر مجموعه این دو مکتب می باشند .

 

معنی و مفهوم سکولار و لائیک

سکولار به معنی امور دنیوی و عدم توجه به امور دینی ، و دیدگاه غیر دینی داشتن ، عُرفی شدن و علمی شدن ، می باشد.

 

لائیک مترادف با لا دین و مذهب و عدم قبول آن می باشد و در سال ۱۸۴۰ میلادی توسط هو کیوک انگلیسی مطرح شد .

معنی و مفهوم سوسیالیسم

سوسیالیسم از نظر لغوی  به معنی اجتماعی است و در اصطلاح ، تئوری و سیاستی است که هدف آن مالکیت و نظارت جامعه ( دولت ) بر وسایل تولید ، سرمایه ، زمین ، اموال و … و ادارة آنها به نفع عموم است . و از این دیدگاه منافع عمومی بر منافع شخصی تقدم دارد و با  مالکیت خصوصی مخالف است و بر     جمع گرایی و مالکیت عمومی و دولتی تاکید می نماید .

بنیانگذاران این بینش : افلاطون در روم باستان ، مزدک در ایران باستان ، جان استوارت میل در قرن ۱۸ ، رابرت اوون ، مارکس ، و لنین رهبر روسیه در قرن نوزدهم ، می باشند .

 

 

معنی و مفهوم لیبرالیسم

لیبرالیسم از نظر لغوی به معنی آزادی است و در اصطلاح نظریه و سیاستی است که طرفدار آزادی فکر ، نطق ، و آزادی عمل فرد، و آزادی فعالیت اقتصادی و سیاسی می باشد .

بنیانگذاران این مکتب : بنتهام انگلیسی ( ۱۷۷۶ تا ۱۸۳۲ ) ، اسپنسر ، و توماس هیل گرین می باشند .

لیبرالیسم بر خلاف سوسیالیسم بر فرد گرایی و مالکیت خصوصی تاکید می نماید و نظام سرمایه داری زادة این بینش است.

 

جهان بینی از سه منبع الهام می گیرد :

 

-۱  علم   -۲   عقل    -۳ وحی یا خبر صادق

 

علم چیست ؟

      برای علم دو تعریف وجود دارد :

  تعریف نخستین یا قدیم علم : علم به معنی دانستن و نقطه مقابل ندانستن است . و یا به مجموعه دانستنی های بشر علم می گویند . با این تعریف ، تمامی علوم و معارف            ( همچون ریاضی ، طب، فلسفه تاریخ ، دین ، سحر و جادو ، نجوم و … ) در دایرة علم قرار می گیرند .

 

  تعریف جدید علم : بعد از رنسانس و انقلاب صنعتی علم بدین گونه تعریف شده است : به مجموعه دانستنی های بشر که قابل تجربه و تکرار پذیر باشند علم می گویند . با این تعریف بسیاری از دانستنی های بشر همچون پیدایش هستی که واقعه ای است فقط یکبار اتفاق افتاده است و هم چنین تاریخ بشری هم واقعه ای است که فقط یکبار واقع شده است و بسیاری از دانستنی های علوم انسانی که از ویژگی      تجربه پذیری و تکرار پذیری برخوردار نیستند خارج از دایرة علم هستند و نمی توان برای آنها قانون علمی ارائه داد و مشمول تفسیرهای علمی قرار نمی گیرند . بنابراین علم نیستند یا خرافات هستند یا امور اعتباری و یا هر چیز دیگری می خواهند باشند ، باشند . در دایرة علم قرار نمی گیرند .

بنابراین اخلاق ، متافیزیک ( دانش احکام و عوارض هستی مطلق )  عرفان ( تجارب شخصی و درونی ) منطق ( ابزار هدایت فکر ) فقه ، اصول ، بلاغت ، شعر و …. بیرون از دایرة علم قرار دارند .

 

با این وجود علم مدعی است که قادر به تدوین بهترین جهان بینی و ایدئولوژی برای انسان است .  و حتی قادر به پاسخگویی به تمامی مسائل و مشکلات بشر است  در حالی که آدمی را به وضع برخی از اجزاء جهان آشنا می کند و بر فرضیه و آزمون مبتنی است .  در حالی که همۀ امورات جهان بوسیلۀ فرضیه و آزمون شناخته نمی شوند.

 

(( علم شرک بزرگ روزگار ماست و علم پرستی جانشین بت پرستی دوران های کهن شده است )) .

 

عقل چیست ؟

 

       نیروی تعقل ، نیروی کشف مجهولات از رهگذر معلومات است. بدین معنی که نیروی تعقل از دستاوردهای حواس پنجگانه و یا معلومات کسب شدة قبلی ، استفاده نموده و با تجزیه و تحلیل آنها آنچه که خارج از دایرة حواس پنجگانه است کشف می نماید مثلاً با مشاهدة حرکت پرّه های پنکه و چرخ گوشت و روشن شدن لامپ به وجود نیروی الکتریسته در سیم پی می برد. و با مشاهده فعالیتهای های حیاتی ، به راز حیات نامرئی در درون سلول پی  می برد ، و با مشاهدة آثار و نشانه های علم و قدرت و حکمت و نظم حاکم بر جهان هستی به وجود خداوند متعال ایمان و اعتقاد پیدا می کند .

در قالب مثال دیگری عمل نیروی تعقل را به تصویر        می کشیم : دوستمان به ما می گوید ، با ۱۷۵۰ تومان پولی که پدرم به من داد، ۵ دفتر و ۳ خودکار ۱۵۰ تومانی خریدم و دیدم  ۳۰۰ تومان از پولم باقی مانده است ؟ به نظر شما  هر دفتر را چقدر خریده ام ؟

ما به کمک حواس پنجگانه نمی توانم جواب این معما را بیابیم چون هنگامی که خرید کرده است او را ندیده ایم و از کسی هم نشنیده ایم که هر دفتر را چقدر خریده است لذا بایستی با نیروی تعقل و با استفاده از این معلومات ، مجهول ( قیمت هر دفتر ) را بیابیم. چون عقل” نیروی کشف مجهولات از رهگذر معلومات است.”  لذا :

به روش معادلة یک مجهولی جواب را پیدا می کنیم:

 

۱۷۵۰ =  ۳۰۰ +  ( ۱۵۰ × ۳ ) + ۵x

۵x = 450+ 300 = 1750

۵x = 1750 – ۷۵۰ = ۱۰۰۰

قیمت هر دفتر      ۲۰۰   = ۵ ÷  ۱۰۰۰  X =

 

 

محدودیت عقل :

ازآنجائیکه توانایی حواس ما محدود می باشند لذا نیروی تعقل ما هم همچون حس بینایی و یا شنوایی ما محدود می باشد و خارج از آن محدوده قادر به درک حقایق نیست . مثلاً هر انسان عاقلی از خود می پرسد : راستی این عالم هستی محدود است یا نا محدود ؟

اگر بگوید عالم هستی محدود است و انتهایی دارد خواهد پرسید: بعد از انتهای عالم هستی چه چیزی هست ؟ و اگر خطاب به نفس خود بگوید : نه عالم هستی را انتهایی نیست ! در دل خود خواهد گفت : چگونه امکان دارد که چیزی وجود داشته باشد و انتهایی نتوان برای آن تصور کرد ؟!

عقل در میان این دو احتمال همچنان سرگردان باقی می ماند و ره بجایی نمی برد ، چون عقل در دایرة زمان و مکان محدود است و نمی تواند از آن خارج شود . و به همین گونه هم نمی تواند بر خداوند سبحان که نا محدود و نامتناهی است احاطه پیدا نماید !

 

آدمی در بسیاری از موارد چاره ای جز این ندارد که به آثار و نشانه ها اکتفا نماید و از لجاجت دست بردارد و به یقین بداند     نمی تواند همه چیز را در دایرة حواس قرار دهد . مثلاً : دو قطعه آهن در اختیارت قرار می دهند هر دو از نظر شکل و رنگ و اندازه و  وزن  و لمس و  … کاملا یکسان و مشابه هستند و پرسیده      می شود ، تفاوت این دو در چیست ؟ ! وقتی از تمام جهات این دو قطعه آهن یکسان می باشند ، ما از کجا بدانیم که در یکی از آن دو نیروی مغناطیسی وجود دارد و در واقع یکی آهن و دیگری آهنرباست ؟!

وحی چیست ؟

 

خبر صادق و صحیح :

پی بردن به پاره ای از حقایق دیگر ( عالم غیب ) خارج از دایرة حواس و عقل آدمی است. و با این دو هرگز نمی توان  آن حقایق را کشف نمود. بلکه تنها از طریق خبر صادق و صحیح و درست امکان پذیر است .

منظور از عالم غیب هر آن چیزی است که ادراک آن به صورت عادی امکان پذیر نباشد و خود دارای مراتبی است . مثلاً وجود کشوری همچون هند ، و یا وقوع جنگ جهانی اول و دوم ، مبعوث شدن محمد (ص) به پیامبری از سوی خداوند متعال و… این گونه امور فقط از طریق خبر صادق به وجود آنها علم و یقین پیدا می نمائیم . و الاّ ما به سرزمین هند نرفته ایم و به کمک حواس پنجگانه هم اطلاعاتی جمع آوری ننموده ایم تا در اختیار نیروی تعقل قرار دهیم تا سرانجام آن را کشف نماید بلکه با توجه به اجماع جغرافیدانان جهان بر وجود سرزمینی به نام هند و جای دادن آن در نقشة جغرافیایی  و پذیرش آن از سوی متخصصین این فن ، ما را ناچار به پذیرش و یقین بر وجود چنین سرزمینی       می نماید و هکذا سایر امور…

 

وحی صادق ترین و صحیح ترین خبر صادق است که به صورت پیامی از طرف خداوند به پیامبر ابلاغ می شود و پیامبر هم مسئول رساندن آن به مردمان می باشد.([۱])

 

 

خدا از دیدگاه جهان بینی غیر دینی

 

یکی از امتیازات انسان نسبت به سایر موجودات برخورداری از نعمت بزرگ شناخت و معرفت است  زیرا   جهان بینی ما ، از شناخت ما نشأت می گیرد و رفتار و گفتار ما هم از جهان بینی نشأت می گیرد. اعمال ما برخاسته از جهان بینی ما ، و جهان بینی ما به شناخت ما وابسته است.

ایدئولوژی، ( بایدها و نبایدها ) اینکه انسان چه کند و چه نکند ، چه چیز خوب و چه چیز بد است ، از جهان بینی آدمی نشات می گیرد .

جهان بینی غیر دینی از علم نشأت می گیرد و بنا به باور طرفداران آن ، این جهان بینی بر اصول و قوانین پایدار علمی استوار است.

 

از دیدگاه سوسیالیسم ، جهان هستی خالق و        آفریننده ای ندارد . چیزی به نام خدا واقعیت خارجی ندارد و  واژۀ خدا ، ساخته و پرداخته ذهن انسان است .

از دیدگاه لیبرالیسم ،  با توجه به اینکه جهان بینی آنها علمی است و خدا هم جزو امورات غیبی است و در دایرۀ علم تجربی قرار نمی گیرد ، موضع لیبرالیسم در قبال این امر ، عدم قبول و عدم انکار آن است . و اظهار می دارد با توجه به نظم حاکم بر هستی ، احتمال اینکه آفریینده ای داشته باشد بیشتر است با این وصف آفرینندۀ جهان ( خدا ) جهان را آفریده و   کاری  به  کار جهان و جهانیان ندارد و ما هم کاری به کار او نداریم .

 

خدا از دیدگاه جهان بینی دینی

 

    جهان بینی اسلام ، بر بدیهیات عقلی و برهان ( دلایل قرآنی ) استوار است.([۲]) اسلام دربارۀ خداوند اعلام می نماید : « لاَ اِلَهَ اِلاَّ الله »

خلاصه مفهوم لاَ اِلَهَ اِلاَّ الله

 

– آفریننده ، رازق ، مدبر

– فرمانروا  ( قانونگذار )

لاَ اِلَهَ                 – فرياد رس                –  شايسته توجه قلبي

اِلاَّ الله               – معبود                     – شايسته پرستش

كسي جز الله                                    – شايسته اطاعت محض

نیست

– رب          – جلب كننده منفعت ودفع كننده مضرت

– مالك و صاحب

– فرمانروا

– فريادرس

پيرو « لا اله الا الله » كسي است كه با علم و بصيرت به وجود خداوند متعال به عنوان آفريننده و مدبر عالم هستي ايمان دارد و فقط او را به عنوان رازق و روزي رسان همه مخلوقات  مي شناسد و ساير اشياء و اشخاص را فقط اسبابِ كسب رزق و روزي مي داند . همچنين خداوند متعال را به عنوان يگانه معبود شايسته اي      مي شناسد كه او را عبادت ( و براي كسب رضايش نماز ، زكات و روزه و حج و جهاد و نذر و قرباني و صدقه و دعا و نيايش بجا آورده و با او راز و نياز و…  ) نمايد و در تمام جوانب زندگي ( اجتماعي ، اقتصادي ، فرهنگي و سياسي ) فقط قوانين و احكام او را منهج و برنامة زندگي خود قرار دهد و فقط از او اطاعت و فرمانبرداري نمايد. و در دعا و راز و نيازهايش جز به الله به كس ديگري توجه قلبي ننمايد و كس ديگري را جز الله ، فريادرس ومالكِ سود و زيان و جلب كننده منفعت و دفع كنندة مضرت  نشناسد . و به پزشك و دارو هم به عنوان اسبابي بنگرد كه در صورتي كه اراده‌ي خداوند متعال بر مؤثر واقع شدن آنها تعلق بگيرد ، مفيد و مؤثر واقع خواهند شد ، و خود  شفا دهنده ي مطلق نيستند و الاّ كسي در بيمارستانها جان نمي‌سپارد.

بنابراين اگر كسي اينگونه به كلمه ي « لا اله الا الله » ايمان و اعتقاد قلبي داشته باشد  و به مقتضاي آن عمل نمايد و برخلاف آن رفتاري از خود بروز ندهد ، مؤمن به ” لا اله الا الله “ و موحد شناخته مي شود .

[۱] –  جهت آگاهی از وحیانی بودن قرآن  جزوه  ” قرآن معجزة جاوید ” از همین قلم به علاقمندان معرفی و مطالعة آن توصیه  می شود.

[۲] – مطالعة جزوة  ” الله آفریننده هستی ” به علاقمندان توصیه  می شود.